شاخصهای بورس در واقع معیارهای مهمی هستند که با بررسی و تحلیل آنها، میتوان وضعیت گذشته و حال بورس را از جنبههای مختلف، ارزیابی و حتی با کمک روشهای نموداری روند آینده بورس را پیشبینی کرد.بنابراین طبیعتا با توجه به نقش بسیار مهمی که شاخصهای بورس، در تصمیمگیری سرمایهگذاران ایفا میکنند، نوسانات شاخصها نیز برای سرمایهگذاران بسیار حائز اهمیت است. شاخصهای بورس، انواع مختلفی دارند که هر کدام، وضعیت بورس را از جنبه خاصی نشان میدهد، بنابراین سرمایهگذاران در تحلیل شاخصهای بورس باید به کارکرد هر شاخص توجه کافی داشته باشند.
بارها دیده شده که معاملات بلوکی روی تابلو اصلی در سهام شاخص ساز منجر به جهتدهی شاخص کل شده است، از این جهت نمیتوان با مشاهده وضعیت شاخص کل به وضعیت کلی بازار پیبرد. به همین دلیل از سال 1393 شاخص هم وزن در اختیار فعالان بازار سرمایه قرار گرفته است، افراد میتوانند با استفاده از آن با دقت بیشتری نسبت به ورود و خروج نقدینگی و وضعیت کلی بازار تصمیم گیری کنند. برخی از کارشناسان و فعالان بازار سرمایه اعتقاد دارند شاخص کل معیار مناسبی برای ارزیابی شرکتهای بورسی و نشان دهند? برآیند عمومی تغییرات بازار سهام نیست. ب طوری که شاهد آن هستیم بازار سهام در وضعیت کاهشی است، اما با افزایش قیمت یک سهم بزرگ شاخص سبز می شود!
برخی از کارشناسان و فعالان بازار سرمایه کمپین "جایگزینی شاخص هم وزن به جای شاخص کل"را تشکیل دادهاند و خواستار این هستند که اطلاعات تاریخی شاخص هم وزن به روزرسانی شود شاخص هم وزن نشانگر دقیقتری برای تغییرات بازار سهام است باید به عنوان شاخص اصلی بازار در نظر گرفته شود.
شاخص هم وزن از تاریخ 5 اسفند 93 توسط سایت مدیریت فناوری بورس در دسترس کاربران قرار گرفته است. این شاخص پس از درخواست فعالان بازار سرمایه مبنی بر واقعی نبودن شاخص کل طراحی و محاسبه شد. در این شاخص کلیه شرکتهای پذیرفته شده در بورس با وزنی برابر در محاسبه شاخص کل سهیم هستند. در واقع 5 درصد نوسان مثبت یک شرکت کوچک به اندازه 5 درصد نوسان مثبت بزرگترین شرکت بورس در این شاخص تاثیرگذار است.
در واقع در شاخص کل هم وزن شرکتهای پذیرفته شده در بورس با وزنی برابر در محاسبه شاخص کل سهیم هستند و نوسانات مثبت و منفی شرکتهای کوچک، به اندازه نوسان مثبت و منفی شرکتهای بزرگ در این شاخص تاثیرگذار است.
شاخص قیمت نیز یکی از اصلیترین شاخصهای بورس است. این شاخص بیانگر روند عمومی تغییر قیمت سهام همه شرکتهای پذیرفته در بورس اوراق بهادار است و برخلاف شاخص کل، سود تقسیمی شرکتها در این شاخص لحاظ نمیشود. مثلا اگر شاخص قیمت بورس در مدت یکسال 20 درصد رشد داشته باشد، به این معنی است که سطح عمومی قیمتها در بورس نسبت به یکسال گذشته به طور متوسط 20درصد رشد داشته است. تفاوت عمده این شاخص با شاخص کل این است که در شاخص قیمت، فقط قیمت سهام شرکتهای بورسی در فرمول شاخص مورد محاسبه قرار میگیرد، در صورتی که در شاخص کل علاوه بر قیمت، سود پرداختی سالیانه شرکتها هم در محاسبه شاخص لحاظ میشود. در این شاخص نیز مثل شاخص کل، وزن شرکتها در تاثیر آنها بر شاخص قیمت اهمیت دارد، یعنی هرچه شرکت بزرگتر باشد، تاثیر آن بر شاخص قیمت نیز بیشتر است.
پیش از آنکه درباره «شاخص سهام آزاد شناور» توضیح دهیم، لازم است مفهوم «سهام شناور آزاد» را مرور کنیم. سهام شناور آزاد(Free float) بخشی از سهام یک شرکت سهامی اطلاق میشود که دارندگان آن آماده عرضه و فروش آن بخش از سهام هستند و انتظار میرود در آیندهای نزدیک قابل معامله باشد. مالکان سهام شناور آزاد قصد ندارند با حفظ آن در مدیریت شرکت مشارکت کنند. برای محاسبه سهام شناور آزاد باید ترکیب سهامداران، بررسی و سهامداران راهبردی را مشخص کرد. سهامدار راهبردی، سهامدارانی هستند که در کوتاه مدت، قصد واگذاری سهام خود را نداشته و معمولاً میخواهند برای اعمال مدیریت خود، این سهام را حفظ کنند. به عنوان مثال سهام شناور آزاد شرکتهای مخابرات ایران و فولاد مبارکه به ترتیب برابر با پنج درصد و 24درصد است.
شائبهای که همواره از دستوری شدن بازار و بهره برداریهای خاص شاخص کل وجود دارد این است که معاملات هماهنگ شده بلوکی در سهامی که بزرگ بوده و بیشترین تاثیر را در شاخص کل دارد باعث میشود تا کلیت بازار بصورت تصنعی مثبت گزارش شود به طوری که در شاخص هم وزن این امکان وجود ندارد تنها با معاملات مثبت تعدادی سهام انگشت شمار کلیت بازار مثبت ارزیابی می گردد.
با همه این موارد شاید پیشنهادی که بیشتر مورد توجه اهالی بازار بوده است قرار گرفتن شاخص هم وزن بعنوان شاخص اصلی ارزیابی بازار و شاخص کل بعنوان شاخص جانبی باشد.
شاخص هم وزن پس از رونمایی با 10 هزار واحد در میانهی اسفند 93 توانسته تا به امروز نزدیک به 77 درصد رشد داشته است و به رقم 17700 واحد برسد به طوری که در مدت مشابه همان سال شاخص کل تنها 29 درصد افزایش را ثبت کرده است.
به نظر میرسد با توجه به اینکه از رونمایی شاخص هم وزن بیش از دو سال و 6 ماه میگذرد، داده و اطلاعات کافی جهت تحلیل پذیر بودن این شاخص فراهم گردیده است با توجه به این موضوع فرصت مناسبی ایجاد شده تا سازمان بورس با این تغییر مختصر نسبت به تمامی حواشی پیرامون بلوکزنی و شاخص سازی پایان دهد. علاوه بر این نگاه بیرونی به بازار نیز واقعیتر شده و اینگونه استنباط نمیگردد که سرمایهگذاران در بورس همگام با شاخص کل بایستی بازدهی کسب کنند.
در این دو سال روزهای منفی فراوانی در بازار سرمایه تجربه و شاهد بودهایم، حتی تا 70 درصد نمادها معاملات منفی را سپری میکردند اما شاخص کل با نوسان مثبت به کار خود پایان داده بود و همچنین برعکس این موضوع نیز صادق است. به گونهای که اکثر نمادهای بازار معاملات مثبت را تجربه کردهاند اما شاخص عددی منفی را نمایش می داد. این تناقضات از هر دو سو باعث تاثیرات روانی منفی بر ذهن معامله گران شده و خصوصاً در روزهای منفی بازار ناراحتی آنان را دوچندان میکند چه بسا منجر به عدم تمرکز و اخذ تصمیمات اشتباه در معاملات افراد گردد.
امیدوارم مسئولان ذی ربط در راستای استاندارد شدن قوانین بازار سرمایه رفتن به سوی پیاده سازی سازوکار بین المللی در نهاد های مالی این تغییرات نه چندان دشوار را به زودی اعمال کرده و گامی مثبت در جهت بهبود شرایط بازار سرمایه بردارند.
انتخاب سهم مناسب همواره به عنوان یکی از دغدغه های سرمایه گذاران مطرح بوده است و عموم سرمایه گذارن به هنگام ورود به بازار سرمایه با این مشکل مواجه می باشند و همواره به دنبال راهکارهای مناسب برای انتخاب و خرید یک سهم در قیمت مناسب می باشند. به طور کلی هر سرمایه گذاری در تحلیل و انتخاب یک سهم مناسب برای خرید باید یک سری فاکتورها و مولفه هایی را مد نظر قرار دهد که غالب سرمایه گذاران به آن توجهی ندارند. موضوعاتی که ممکن است برای هر سرمایه گذاری بدیهی باشد ولی به وقت عمل هیچگاه از آن استفاده نمی شود که این به مرور زمان به صورت عادت درآمده و به عنوان یک نقطه ضعف برای سرمایه گذار محسوب می شود.
باید توجه داشت که هیچ سیستم خطاناپذیری در انتخاب سهم وجود ندارد و هیچ روشی جادویی برای کسب ثروت وجود ندارد. البته این اصل بدان معنا نیست که نمیتوان از طریق بازار سرمایه ثروت خود را افزایش دهید. در زیر استراتژی های انتخاب سهم را مورد بررسی قرار می دهیم:
تحلیل بنیادین یک شرکت شامل تحلیل گزارشها مالی و سلامت مالی شرکت، مدیریت و امتیازات رقابتی، رقبا و بازارهای مربوطه است. هنگامیکه این تحلیل در بازارهای فیوچر و فارکس به کار میرود، تمرکز اصلی بر شرایط اقتصادی، نرخ بهره، تولید، سودآوری و مدیریت است. وقتی سهام، قراردادهای آتی یا ارز مورد تحلیل بنیادین قرار میگیرد دو رویکرد اساسی وجود دارد: تحلیل پایین به بالا و تحلیل بالا به پایین. این عبارات جهت تمیز دادن چنین تحلیلهایی از سایر تحلیلهای سرمایهگذاری نظیر تحلیلهای کمی و تکنیکی است. تحلیل بنیادین بر اساس اطلاعات و دادههای گذشته و فعلی با هدف پیش بینی مالی انجام میپذیرد. اهداف متعددی برای این تحلیل وجود دارد.
1- تعیین ارزش سهام شرکت و پیش بینی تغییرات آتی قیمت
2- برآورد عملکرد تجاری
3- ارزیابی مدیریت و اتخاذ تصمیمات داخلی جهت محاسبه ریسک اعتباری
در تحلیل بنیادین اساس پیش بینی بر مبنای وقایع و رخدادهای واقعی پایهگذاری شدهاست. معامله گر با تحلیل اتفاقات و اخبار دنیای واقعی و بر اساس دانش و استراتژی خود، به پیش بینی بازار میپردازد. استراتژی روش محاسبه نقاط ورود به بازار و خروج از آن است. پایه نظر تحلیل گران بنیادی این است که تمام تغییرات در قیمتها حتماً یک علت اقتصادی بنیادی دارد. این نوع از تحلیل نسبت به تحلیل تکنیکال بسیار زمانگیرتر است و معمولاً همراه با جمعآوری اطلاعات از منابع مختلف ممکن میگردد.
این تحلیل که گاها بخشی از تحلیل بنیادی در نظر گرفته میشود شامل نگاه کلی و ذهنیتری بر جنبههای کیفی شرکت میباشد. عوامل کیفی مورد بررسی شامل: مدیریت، فعالیت شرکت و چگونگی کسب درآمد، صنعت و رقابت می باشد.
این استراتژی در واقع انتخاب سهم هایی است که زیر ارزش ذاتی خود در بازار معامله میشوند. یک سرمایهگذار ارزشی به دنبال سهمهایی با شرایط بنیادی قوی است که به نسبت شرایط سهم در بازار ارزان به فروش میرسد و در این راستا عواملی مانند سود هر سهم، سود نقدی، ارزش دفتری و جریان نقد را زیر نظر دارد
در این استراتژی سرمایهگذار به دنبال سهام رشدی یا سهامی است که به اعتقاد او از پتانسیل باالیی برای رشد در آینده برخوردار است. در بیشتر اوقات سهام رشدی به سهامی اطالق می گردد که در مقایسه با صنعت و یا کل بازار رشد بالاتری را در EPS خود تجربه نماید.
سرمایه گذاری دربازار سهام نیازمند یک استراتژی مناسب بر اساس میزان سرمایه، دوره سرمایه گذاری، بازده انتظاری و ریسک پذیری سرمایه گذار است. اولین گام در اجرای استراتژی مذکور شناسایی سهام شرکتها با استفاده از روش های حرفه ای تجزیه و تحلیل مالی و اقتصادی است. با وجود پیچیدگی این روش ها، معیارهای معینی برای بررسی اولیه سهام شرکت ها وجود دارد که در ادامه به برخی از آنها اشاره می گردد
اولین گام سرمایه گذاری در بورس اوراق بهادار، انتخاب صنعتی است که با توجه به تحوالت کالن اقتصاد داخلی و بین المللی دارای بیشترین پتانسیل رشد است. میزان رقابت و یا انحصاری بودن، سهولت ورود رقبای جدید، دسترسی به مواد اولیه و بازار محصول از جمله مواردی هستند که سودآوری شرکت ها در هر صنعت را تحت تأثیر قرار می دهند. در انتخاب صنعت باید به نقاط قوت، ضعف، فرصتها و تهدیدهای آن صنعت توجه داشت.
مبلغ سود خالص در صورت سود و زیان الزامأ بیانگر همان میزان نقدینگی در شرکت نیست. وضعیت نقدینگی شرکت در »صورت جریان وجوه نقد« منعکس می شود. این صورت مالی منابع و مصارف وجوه نقد ناشی از فعالیتهای عملیاتی، سرمایه گذاری و تأمین مالی شرکت را نشان می دهد که تغییرات وجوه نقد ناشی از فعالیتهای عملیاتی از اهمیت ویژه برخوردار است. مقایسه مانده وجوه نقد در پایان دوره با سود خالص اعالمی در همان دوره توانایی شرکت در پرداخت سود تقسیمی پیشنهادی را مشخص میکند.
سودآوری در هر دوره مالی در »صورت سود و زیان« شرکت و با رقم سود خالص نمایش داده میشود که شامل دو بخش سود عملیاتی و غیر عملیاتی است. بخش عملیاتی شامل، ً درآمدها و هزینه هاییست که مستقیما با عملیات شرکت در ارتباط هستند. سود خالص بیشتر یعنی جذب باالتر، اما بهتر است به هماهنگی رشد سود خالص با سود عملیاتی، روند سودآوری در سالهای قبل و امکان تداوم آن در سال های آتی نیز توجه کرد. شرکتها موظفند برای سال مالی آتی صورت سود و زیان برآوردی خود را ارئه کنند.معموال در این گزارش برآورد سود هر سهم و سیاست تقسیم سود پیشنهادی نیز اعالم میشود. با بررسی میزان انحراف سود واقعی از مقادیر برآوردی در گذشته، میتوان نسبت به پیش بینی های شرکت اطمینان حاصل کرد
دارایی های هر شرکت از محل بدهی ها یا حقوق صاحبان سهام ٌتامین می شود. سهم باالی بدهی ها، در کسب دارایی ها، ریسک باالی شرکت را نشان می دهد که با کوتاه تر شدن دوره سررسید بدهی ها ریسک شرکت بیشتر می شود. توصیه می شود برای اطمینان از توانایی پرداخت تعهدات کوتاه مدت، دارایی هایی که در عملیات جاری شرکت استفاده شده و در کمتر از یک سال قابل تبدیل به نقد هستند (دارایی های جاری) مورد بررسی قرار گیرند.
نقد شوندگی سهم:
نقدشوندگی به سهولت خرید و فروش سهم در کمترین زمان، بدون تغییر قابل مالحظه در قیمت آن اشاره دارد. افزایش قدرت نقدشوندگی، کاهش ریسک سهم را به همراه دارد. تعداد روزهای فعال نماد معامالتی، تعداد خریداران و حجم معامالت روزانه، درجه نقدشوندگی سهم را نشان می دهد
این نسبت در ساده ترین روش قیمت گذاری سهام شرکت ها در بازار به کار می رود. حاصلضرب سود برآوردی در این نسبت، قیمت تقریبی هرسهم در بازار را نشان می دهد. باال بودن این نسبت بیانگر خوش بینی بازار به آینده شرکت بوده و تا زمانی که عموم سرمایه گذاران به قابلیت سودآوری شرکت اطمینان داشته باشند این نسبت باال خواهد ماند. هرگاه شرکت انتظارات آتی را محقق و سود خود را تثبیت کند، نسبت E/P آن تعدیل میشود. البته باید توجه داشت که بالا یا پایین بودن این نسبت به تنهایی نمیتواند معیار تصمیم گیری قرار گیرد و باید با متوسط صنعت و سایر شرکت های مشابه مقایسه شود.
بخشی از سهام شرکت است که در اختیار سهامداران غیر راهبردی قرار داشته و احتمال عرضه آن در بازار زیاداست. این دسته از سهامداران قصد نگهداری سهام جهت مشارکت در مدیریت شرکت را ندارند. هرچه درصد سهام شناور بیشتر باشد، حجم و سرعت گردش معامالت و در نتیجه قدرت نقدشوندگی سهام افزایش خواهد یافت
معموال شرکت ها با سود تقسیمی باالتر جذابیت بیشتری برای سرمایه گذاران دارند. طبق قانون تجارت سود قابل تقسیم عبارتست از سود خالص سال مالی شرکت منهای زیان انباشته، اندوخته قانونی و اندوخته های اختیاری بعالوه سود قابل تقسیم سالهای قبل که تقسیم نشده است. بنابراین ممکن است شرکت حتی با وجود سود خالص نتواند سودی را در مجمع تقسیم کند. عالوه بر مبلغ پرداخت سود، زمان پرداخت نیز اهمیت دارد. طبق قانون تجارت، شرکت ها باید سود تقسیمی مصوب را ظرف 8 ماه پس از برگزاری مجمع عمومی پرداخت کنند. برخی شرکتها برای حفظ نقدینگی در داخل شرکت، پرداخت سود را تا زمانیکه امکان پذیر است به تعویق می اندازند. با بررسی سابقه شرکت می توان به شناختی در رابطه با زمان پرداخت سود توسط آن شرکت دست یافت.
هسته اصلی تصمیم گیری در شرکت اعضای هیئت مدیره هستند که توسط سهامداران تعیین میشوند. هرچه درصد بیشتری از سهام شرکت در اختیار یک گروه خاص باشد، بر انتخاب هیئت مدیره و یکپارچگی آن تاثیر بیشتری دارد، بطوریکه می توان تصمیمات شرکت را تابعی از سیاستهای آن گروه دانست. گاهی دو گروه از سهامداران به دلیل نفوذ یکسان در هیئت مدیره برای کسب یک کرسی بیشتر با جمع آوری سهام در بازار با یکدیگر به رقابت پرداخته و باعث افزایش قیمت می شوند. همچنین در برخی مواقع سهامداران عمده به عنوان حامی سهم عمل کرده و روند قیمتی آن را در شرایط نامطلوب کنترل و سهامداران خرد را از زیان های سرمایه ای حفظ می کنند. اطالع رسانی: اتخاذ تصمیم صحیح مستلزم در اختیار داشتن اطالعات دقیق و بموقع است. سرمایه گذاران باید سهم شرکتی را انتخاب کنند که از شفافیت اطالعاتی برخوردار بوده و از نظر اطالع رسانی دارای عملکرد مناسبی باشد. عدم اطالع رسانی مناسب و بموقع باعث قوت گرفتن شایعات و نوسانات شدید قیمتی می شود.
منظور از واژه نوسان در واقع همان تغییرات قیمت سهام است که در بازههای زمانی مختلفی ایجاد میشود. از آنجایی که در بازار بورس شاید بتوان بیشترین دفعات تغییرات قیمتی را نسبت به بازارهای دیگر مشاهده نمود، معمولاً تغییرات قیمتی در واحد زمان مورد بررسی بسیاری از افراد قرار میگیرد.
نوسانگیری یک نوع استراتژی معاملاتی محسوب میشود. در بازار بورس به نوسانگیری، سفتهبازی نیز میگویند.
یکی از تکنیک های خوبی که برای انتخاب سهم برای نوسان گیری کاربرد دارد استفاده از نسبت ATR است. برای تایم فریم های مختلف این عدد قابل دستیابی در نرم افزارهای مختلف است. ATR که میانگین تغییرات قیمت در یک دوره مشخص است مخفف Average True Range می باشد.
در حال حاضر سهم های بنیادین مثل فلزها، معدنی ها، و سهم های وابسته به دلار که صادرات غیر نفتی دارند با پتانسیل رشد های بیشتری مواجه هستند. به سرمایه گذاران غیر حرفه ای توصیه می شود در شرایط رونق بازار به جای ورود مستقیم به بورس از طریق صندوق های سرمایه گذاری وارد بازار سرمایه شوند. از روزهای رونق بورس باید استفاده کرد، اگر سهم بنیادی بخرید حتی اگر دوره رونق بورس کوتاه باشد، ضرر نمی کنید. تجربه بازار سهام نشان داده در زمان رونق، سهام بنیادی رشد زیادی را تجربه خواهند کرد.
بودجه به عنوان مهم ترین سند مالی عملیات دولت، نقش مهمی را در دستیابی به هدف های برنامه های درازمدت توسعه کشور دارد . از این رو، تلاش برای بهبود آن، همواره مورد توجه بوده است . به طور کلی، تا دهه های اخیر بحث های بودجه ای بر دروندادهای دولت از قبیل مقدار منابع ، تعداد کارکنان و ... متمرکزشده بود و نظریه های مختلفی برای نحوه اداره ومدیریت مخارج بخش عمومی ارائه شده بود که شناخته شده ترین آن ها مدیریت دولتی سنتی است و تا اوایل دهه 1980 جریان فکری مطرح در حوزه مدیریت بخش دولتی به شمار می رفت.
اما با ظاهر شدن ابعاد منفی و نقاط ضعف آن، گسترش فرهنگ پاسخ گویی مدیران و همگام با پیشرفت فنون مدیریت دولتی و حسابداری مدیریت، جریان فکری جدیدی در کشورهای انگلیس و آمریکا با عنوان مدیریت دولتی نوین ظهور کرد که بر خصوصی سازی، پیمانکاری شاخص های عملکرد و استفاده از ارزیابی عملکرد تأکید داشت. از آن زمان بود که با موفقیت های تدریجی مدیریت دولتی نوین، بودجه ریزی عملیاتی در نظام های خدمات دولتی کشورهای پیشرفته مطرح شد و مسئولان بخش دولتی (در مقام پاسخ گو) و شهروندان (در مقام پاسخ خواه) خواستار اطلاعات بیش تری همچون نتایج یا برون دادها، اثربخشی، کارایی و قیمت تمام شده فعالیت های مندرج در بودجه دولت شدند.
درکاربرد نظام بودجه بندی عملیاتی، کشور زلاندنو با تصویب قانون مسئولیت پذیری مالی در سال 1994 پیشگام شد و با فاصله زمانی کوتاه ، کشورهای استرالیا و انگلیس و چندی بعد ، بیش تر کشوره ای اروپای شمالی و آمریکا نیز نظام بودجه بندی خود را با الگوبرداری از زلاندنو به این نظام تغییر دادند . این اصلاحات تا حدی پیش رفت که به دستگاه های دولتی اختیارات و انعطاف پذیری بیش تری اعطای شد تا با تغییر نظام حسابداری از مبنای نقدی به مبنای تعهدی، همانند بخش خصوصی از نظام های علمی و نوین هزینه یابی، نظیر هزینه یابی بر مبنای فعالیت ABC)) استفاده کنند.
نظام هزینه یابی بر مبنای فعالیت، یکی از جدیدترین و کامل ترین نظام های حسابداری مدیریت است که در دهه 1980 به وسیله کپلن و جانسون ارائه شد. ارائه این نظام، یکی از بزرگ ترین پیشرفت ها در زمینه حسابداری مدیریت در قرن بیستم محسوب می شود.
حسابداری مدیریت شامل حسابداری فعالیت ها ، حسابداری مدیریت راهبردی و حسابداری برای فناوری های پیشرفته، باعث پیشرفت روزافزون حسابداری مدیریت شده است و سازمان های گوناگون و حسابداران مدیریت در ایران باید هر چه سریع تر با این پیشرفت ها آشنا شده و آن ها را در عمل بکار بندند
محاسبه هزینه واحد خدمات ارائه شده در بخش سلامت، پایه و اساس استقرار نظام بودجه بندی عملیاتی، تعیین تعرفه های واقعی و همچنین واگذاری ارائه این خدمات به بخش خصوصی در راستای اصل 44 قانون اساسی است . با این وجود، هنوز در کشور رویکرد خاصی برای رسیدن به این هدف وجود ندارد.
نبود اطلاعات علمی مناسب درباره ی بهای تمام شده خدمات ارائه شده در بخش های دولتی، هرگونه اقدامی در جهت اجرای بودجه بندی عملیاتی و اصل 44 قانون اساسی در زمینه خصوصی سازی بخش های دولتی را با شکست مواجه کرده است . بنابراین، طراحی و پیاده سازی یک نظام هزینه یابی مناسب، ضروری و لازم الاجرا به نظر می رسد.
در ایران ، تصویب قانون تنظیم بخشی از مقررات دولت برای دوره زمانی 1380_1383 و تسری آن به قانون برنامه چهارم از جمله اقدامات مهم و تأثیرگذار دولت در خصوص اصلاح ساختار نظام مالی کشور به شمار می رود. در همین راستا، لایحه بودجه سال 1381 بر مبنای نظام آمارهای مالی دولت (GFS( تهیه و به وسیله مجلس تصویب شد . نظام آمارهای مالی دولت مبتنی بر بودجه بندی عملیاتی بود و لذا دولت در قالب ماده 144 قانون برنامه توسعه چهارم ملزم به عملیاتی کردن بودجه شد. همگام با این تغییرات، به ناچار نظام حسابداری دولتی نیز باید دچار تغییر شود . در همین راستا، در سال 1384 دستورالعمل ها و بخشنامه هایی همچون دستورالعمل اجرایی ماده 144 قانون برنامه چهارم توسعه(با موضوع قیمت تمام شده فعالیت ها و خدمات) تهیه و به کلیه دستگاه های اجرایی دولتی ابلاغ شد و دستگاه های اجرایی موظف شدند در طول سال های برنامه چهارم توسعه، سالانه حداقل بیست درصد از حجم فعالیت ها و خدمات خود را به روش قیمت تمام شده فعالیت ها، شناسایی و از طریق انعقاد قرارداد با مدیران مجری انجام دهند.
بودجه بندی عملیاتی فرایند پیچیده ای است که اجرای آن چند سال به طول می انجامد و در این میان اجرای عملی هزینه یابی بر مبنای فعالیت در بودجه بندی عملیاتی نیز با مشکلاتی روبه رو است؛ ولی گفتنی است که حتی اگر اجرای هزینه یابی بر مبنای فعالیت مشکلاتی داشته باشد، دانش بدست آمده از آن ارزشمند است . در همین راستا، بر اساس بررسی های انجام شده، پیشنهادهایی برای رفع موانع اجرای هزینه یابی بر مبنای فعالیت در بودجه بندی عملیاتی دستگاههای دولتی ارائه می شود:
1_ نظام هزینه یابی بر مبنای فعالیت فقط در صورتی ثمربخش خواهد بود که تمام افراد مشارکت کننده، آن را درک و متعهد به اجرای آن باشند. در این میان، آموزش نقش عمده ای را در فرایند یادگیری و توانمندسازی کارکنان ایفا می کند. آموزش مدیران و کارمندان درباره ارزش نظام هزینه یابی بر مبنای فعالیت، مقاومت آن ها را از بین می برد و به تعهد درونی آن ها می انجامد . لذا، پیشنهاد می شود برنامه آموزش حسابداری دولتی و روش های نوین هزینه یابی مورد نیاز آن، جزء برنامه های آموزشی کارکنان فعلی دستگاه های دولتی قرار گیرد، به طور یکه همواره کارکنان با روش های نوین حسابداری آشنایی داشته باشند.
2_ توان مندی فنی را می توان با ایجاد پایگاه های داده قابل دسترس در نظام رایانه ای مدیریت بودجه، استفاده از مبناهای حسابداری برون داد محوری همچون مبنای تعهدی و همچنین استفاده از نرم افزارهای متناسب با نظام هزینه یابی بر مبنای فعالیت ، افزایش داد . با استقرار این عوامل است که می توان انواع اطلاعات مفید را از منابع مختلف جمع آوری، طبقه بندی، گزارش و در آمار و ارقام پی ش بینی بودجه ای منظور کرد.بنابراین، پیشنهاد می شود تمهیداتی برای رایانه ای کردن و نصب نرم افزارهای لازم برای جمع آوری داده های هزینه ای، اندیشه شود
3_ اگر مدیران بخش های مختلف به شکل واقع بینانه ای در طرح ریزی بودجه های عملیاتی و استانداردهای مرتبط با سازمان تحت مدیریت خویش مشارکت داده شوند و اعد اد و ارقام به آن ها تحمیل نشود، دیدگاه مدیران در زمینه هزینه یابی و بودجه بندی عملیاتی مساعدتر شده و با بهبود نگرش مدیران نسبت به نظام حسابداری و پرد ازش اطلاعات، امکان انجام رفتارهای ناهنجار کاهش خواهد یافت و پذیرش و حمایت مدیران سازمان های مختلف بخش عمومی را به دنبال خواهد داشت.
4_ برای توافق نظر افراد مختلف مرتبط با اجرای روش هزینه یابی بر مبنای فعالیت پیشنهاد می شود با استفاده از سازوکارهای تشویقی و تنبیهی، انگیزه ها و مشوق های لازم ایجاد شود و با درک دلایل مقاومت افراد در برابر نظام های هزینه یابی، هدف های فردی را با هدف های سازمان همسو کرده و با توافق در هدف های نظام مدیریت هزینه، زمینه را برای اجرای مؤثرتر روش هزینه یابی بر مبنای فعالیت فراهم کرد.
Budget as the most important financial document for government operations plays a significant role in achieving the goals of long-term development plans of the country. Hence, efforts to improve it have always been a concern. In general, until recent decades, budget discussions focused on government inputs, such as the amount of resources, number of employees, etc., and various theories for how public sector spending was managed and managed, most notably government management It was a traditional one, and by the early 1980s, the intellectual stream was considered to be in the field of public sector management.
در این مقاله ما قصد داریم سوالات متداول در بورس را برای شما مطرح کنیم.
1) مزیت معاملات برخط (Online Trading) نسبت به معاملات سنتی خریدوفروش در چیست؟
همه عملیات مورد نیاز برای انجام یک معامله به صورت مکانیزه و در کسری از ثانیه انجام میشود
2) معاملات برخط یا Online Trading چیست؟
الف) ارسال سفارشهای خرید و فروش به کارگزار جهت ورود به سامانه معاملات از طریق اینترنت
ب) مشاهده صورت حساب و سبد سرمایهگذاری را از طریق اینترنت
ج) دسترسی سریع و آسان سرمایهگذاران به سامانه معاملات بازارهای اوراق بهادار بدون هیچ واسطه انسانی و به طور اتوماتیک از طریق اینترنت
3) مزایای صندوقهای سرمایه گذاری عبارتند از:
الف) وجود مدیریت حرفهای
ب) نقدشوندگی بالا
ج) صرفهجویی در هزینهها
4) یک سرمایه گذار برای خرید سهام یک شرکت در بورس به چه نوع تحلیلهایی باید توجه کند؟
الف) تحلیل صورتهای مالی و اقتصاد شرکت
ب) تحلیل سودآوری سالهای آتی
ج) تحلیل تکنیکال
5) منافع سهامداران شرکتهای بورسی شامل کدامیک از موارد زیر می باشد؟
الف) سود سالانه شرکتها
ب) افزایش قیمت سهام
د) حق تقدم افزایش سرمایه
6) آیا ممکن است کسی در اولین دقایق بازار بورس سهامی را بخرد و ساعتی بعد همان را بفروشد؟
بله؛ با راهاندازی سیستم جدید معاملاتی امکان فروش سهامی که همان روز خریداری شده وجود دارد
7) وقتی من سهام خود را فروختم، چه کسی پول آن را به من میدهد؟
سه روز کاری پس از فروش هر سهم و به درخواست شما، کارگزاری مبلغ وجه فروش سهام را به حساب شما واریز مینماید
8) با چه مقدار پول می توانم سهام بخرم؟
با هر مقدار میتوانید وارد بورس شوید. سود و زیان شما در بورس به صورت درصدی محاسبه میشود. اگر شما 1 میلیون تومان سرمایه در بورس سرمایه گذاری کنید، 10% سود یا 10% زیان شما میشود 100هزار تومان. و اگر 100 میلیون تومان سرمایه گذاری کنید، سود یا زیان با فرض 10درصد 10 میلیون تومان خواهد بود. بنابراین، این موضوع به میزان دارایی شما و ریسک پذیری خودتان بستگی دارد.
9) من نگرانم پولم یکروزه نابود شود! چه کنم؟
طبق قوانین بورس به طور کلی دامنه نوسانات قیمت یک سهم در روز نمیتواند بیشتر از 5%+ و یا کمتر از 5%- باشد. بنابراین دارایی شما در یک یا چند روز از بین نخواهد رفت.
10)چه روزهایی میتوان سهام خرید و فروش کرد؟
به غیر از پنجشنبه و روزهای تعطیل، هرروز از ساعت 9 صبح الی 12:30 ظهر معاملات سهام انجام میشود
11) برای خرید سهام باید کجا بروم؟
به یکی از کارگزاری های بورس اوراق بهادار مراجعه میکنید، میتوانید به رایگان یک کد آنلاین بگیرید و از آن به بعد همه معاملات خود را فقط از پشت کامپیوتر انجام بدهید.
12) هزینه کارمزد هر معامله چقدر است؟
مبلغ کارمزد برای هر خرید و فروش حدودا 1.5% است. یعنی اگر یک سهم را به قیمت هر سهم 100 تومان بخرید و آنرا به قیمت 1,015 ریال بفروشید بفروشید، انگار که پول شما هیچ تغییری نکرده است. بنابراین برای خرید سهام باید انتظار بالاتری برای قیمت فروش داشته باشید تا بتوانید سود شناسایی کنید.
13) در روزنامه ها و تلویزیون بارها شنیده ام شاخص بورس رشد کرده یا کاهش یافته. شاخص بورس چیست؟
هر بازار بورسی در جهان دارای حداقل یک نوع شاخص است. مثلا در ایران شاخص کل بورس، نماد رشد یا کاهش اکثریت سهامهای بورس ایران است. مثلا شما اگر از سهم کلیه شرکتهای بازار بورس 1000تومان داشته باشید، اگر شاخص بورس 2% رشد کند، یعنی پول شما مجموعا 2% رشد کرده است. اصطلاحا به شاخص بورس، دماسنج بازار هم میگویند.
14) سبد سهام چیست؟
سبد سهام یعنی سرمایه خود را به چند قسمت تقسیم کنید و سهام شرکتهای مختلف را خریداری کنید و به اینصورت، هیچگاه فقط سهم یک شرکت را نخواهید داشت، به این طریق ریسک سرمایه گذاری شما بسیار پایین خواهد آمد. یعنی اگر یک شرکت پس از مدتی زیانده شناسایی شد، فقط بخشی از دارایی شما با کاهش قیمت مواجه خواهد شد.
15) قیمت سهام را چه کسی تعیین میکند؟
خریداران و فروشندگان. یعنی قیمت عرضه و تقاضا. هر چقدر اخبار و اطلاعات بهتری راجع به یک شرکت وجود داشته باشد که نشان دهد آن شرکت سود بیشتری خواهد داشت، تقاضا برای خرید آن سهم بیشتر میشود و فروشندگان حاضر نیستند با قیمت پایین آنرا بفروشند، بنابراین قیمت سهم بالاتر خواهد رفت.
16) قیمت سهم را کجا میتوان دید؟ آیا باید به تالارهای بورس مراجعه کنم؟
قیمت روزانه هر سهم با جزئیات و همچنین عرضه و تقاضاهای یک سهم را به صورت زنده و با تغییرات لحظه ای میتوان از سایت سازمان بورس به آدرس www.TSETMC.com مشاهده کرد.
17) چگونه میتوانم در بورس سود کنم؟
به دو روش کلی: اول اینکه یک سهم را با قیمت پایین بخرید و آنرا با قیمت بالاتر بفروشید. دوم اینکه یک سهم را بخرید و به صورت سالیانه سود آن شرکت را نقدا دریافت کنید.
18) شرکتهای سودده را چگونه شناسایی کنم؟
با تحلیلگری سهام هر شرکت. یا با روش تحلیل بنیادی سهام و یا با روش تحلیل تکنیکی.
19) تحلیل بنیادی سهام یعنی چه؟
تحلیل بنیادی سهام یا تحلیل Fundamental به روشی از تحلیل میگوییم که در آن با بررسی اطلاعات و صورتهای مالی شرکت، میزان سود آن شرکت را محاسبه کنیم و در صورتی که ما قیمت بالاتری نسبت به قیمت امروز سهم بدست بیاوریم، آن سهم را خواهیم خرید و اگر بدرستی تحلیل کرده باشیم، به زودی بازار آن سهم را با قیمت های بالاتری خواهد خرید و ما میتوانیم سود شناسایی کنیم.
20) تحلیل تکنیکی یعنی چه؟
تحلیل تکنیکی یا Technical به روشی از تحلیل میگوییم که در آن بدون در نظر گرفتن اطلاعات مالی شرکت، فقط با مشاهده نمودار قیمت گذشته هر سهم، میتوانیم پیش بینی کنیم حرکت آینده سهم چگونه خواهد بود. علم تحلیل تکنیکال یک علم جهانی است که از هزاران بار رفتار حرکتی نمودارهای قیمت سهام بدست آمده است. در واقع با توجه به اینکه عموما انسانها در برخورد با اتفاقات یکسان، عموما واکنش های شبیه به یکدیگر انجام میدهند، علم تکنیکال با الگوهای مختلفی شکل گرفته است. این تحلیل در کلیهی بازارهای سهام داخلی و خارجی قابل استفاده است.
21) تحلیل بنیادی بهتر است یا تحلیل تکنیکال؟
تحلیلگران بنیادی خودشان سود یک سهام را بدست میآورد و آنرا خرید میکنند. اما یک تحلیلگر تکنیکال با مشاهده نمودار قیمت سهم، میتواند آینده را پیش بینی کند. نقطه ورود، نقطه خروج، کف قیمت، سقف قیمت. تحلیل بنیادی سهام هر شرکت نیاز به بررسی و زمان بیشتری دارد اما نتایج مطمئن تری خواهد داشت، ولی تحلیل تکنیکی برای هر سهم بسیار سریعتر انجام میشود اما پایه و اساس آن بر مبنای پیش بینی است. اصولا تحلیل گران حرفهای بازار به هر دو علم تحلیل بنیادی و تحلیل تکنیکال تسلط دارند.
22) برای یادگیری تحلیلی بورس، اول تحلیل بنیادی سهام را آغاز کنم و یا تحلیل تکنیکی؟
شما با هر کدام از دو روش به تنهایی میتوانید به خرید و فروش سهام بپردازید. این به شما بستگی دارد که ترجیح میدهید کدام علم را برای شروع انتخاب کنید. در سوال قبل شرح کاملی از ساختار این دو تحلیل توضیح داده شد. در نهایت میتوانید اول یکی را آغاز کنید و اگر تمایل به گسترش دانش خود در این زمینه داشتید، روش دیگر را هم یاد بگیرید. هر چند میتوانید هر دو روش را با هم یاد بگیرید، چون جزئیات مطالب کاملا با یکدیگر متفاوت هستند و هیچ کدام پیش نیاز یکدیگر نمیباشند.
تا همین چند سال اخیر، اکثر مردم تنها راه پسانداز یا حتی سرمایه گذاری کردن را نگهداری پولهای خود در بانک میدانستند. دلیلش هم این بود که با سایر روشهای سرمایه گذاری آشنایی نداشتند. مثلاً آنها نمیدانستند که یک فرد عادی میتواند با سرمایه گذاری در واحدهای یک شرکت تولیدی، به اندازه دارایی خود در مالکیت آن شرکت مشارکت کند. یا اینکه به اندازه دارایی خود در یک شرکت سرمایهگذاری سهیم شود.
حال سوال این است که آیا یک فرد عادی میتواند با سرمایه اندک خود، در سرمایه گذاریهای بزرگ شریک شود؟
پاسخ این سوال مثبت است. بازار سرمایه و به ویژه بازار بورس اوراق بهادار این امکان را فراهم میکند تا هر فرد به میزان دارایی و سرمایهای که دارد در یک یا چند شرکت بزرگ سرمایه گذاری کند، و در سود آنها شریک شود
در مقاله قبلی اطلاعات کلی راجع به بورس و سود سرمایه گذاری در بورس ارایه شد. در این مقاله ما قصد داریم تا نحوه ثبت نام دربورس اوراق بهادار تهران را به شما آموزش دهیم.
برای انجام معامله در بورس هر شخص حقیقی یا حقوقی نیاز به یک کارگزار رسمی و دریافت کد معاملاتی از آن دارد. همانطور که بانک به مشتریان خود شماره حساب میدهد و این شماره شناسه مشتری به شمار میآید، در بورس هم کد معاملاتی هر فرد شناسه او در بازار است.
برای شروع فعالیت در بورس اوراق بهادار، ابتدا باید کد بورسی یا کد معاملاتی داشته باشیم.برای تهیه کد بورسی ابتدا باید به صورت حضوری یا به صورت آنلاین به یکی از کارگزاری ها مراجعه کنید. اطلاعات کلیه کارگزاری ها را می توان از سایت سازمان بورس و اوراق بهادار مشاهده کرد.از معروف ترین کارگزاری ها می توان به : کارگزاری مفید،کارگزاری فارابی،و... اشاره نمود.
شما می توانید از طریق ایترنت در سایت کارگزاری فارابی اقدام به ثبت نام کنید.ابتدا برای ثبت نام اینجا را کلیک کنید.سپس افتتاح حساب آنلاین را کلیک نمایید و گزینه افتتاح حساب بورس اوراق بهادار را بزنید. پس از تکمیل کردن فرم مشخصات و اطلاعات بانکی ، شما برای احراز هویت خود نیاز دارید تا تصویر اصل کارت ملی و شناسنامه و... را اسکن و در سایت آپلود نمایید. در انتها شما باید به یک سری سوالات آزمون افتتاح حساب پاسخ دهید.در اینجا من مطالبی را توضیح می دهم که برای این منظور مفید است.
قیمت اسمی(ارزش اسمی) سهم مبلغی است که در اساسنامه برای هر سهم معین شده و این مبلغ روی ورقه سهم نیز قید میشود. تعیین قیمت اسمی و قید آن روی ورقه سهم هرگز به این معنا نیست که سهم باید به قیمت اسمی به فروش برسد، بلکه با توجه به وضع بازار و شرایط شرکت، ممکن است سهام به قیمتهایی بیشتر یا کمتر از ارزش اسمی آن به فروش رود. به طور کلی ارزش اسمی سهم ارتباط مشخصی با قیمت بازار آن ندارد. گفتنی است در بورس ایران، قیمت اسمی تمام سهمها برابر با یک هزار ریال است.
همانطور که میدانید آنچه قیمت سهم در بورس را تعیین میکند، میزان عرضه و تقاضا برای یک سهم است. برای مثال، ممکن است به علت عملکرد خوب یک شرکت، سرمایهگذاران زیادی متقاضی خرید سهام آن شرکت در بورس باشند؛ بنابراین، قیمت آن در بورس براساس میزان تقاضا، افزایش خواهد یافت و حتی ممکن است این افزایش تا چندین برابر قیمت اسمی هم باشد. در نقطه مقابل، عملکرد ضعیف یک شرکت ممکن است باعث بیرغبتی سرمایهگذاران به خرید یا نگهداری سهم مذکور و در نتیجه، افزایش عرضه آن در بورس باشد. طبیعتا با افزایش عرضه، قیمت سهم کاهشیافته و اگر این روند ادامه یابد، ممکن است قیمت سهم حتی به زیر قیمت اسمی( 100 تومان) برسد.
حاصلضرب ارزش اسمی هر سهم در تعداد سهامی که شرکت منتشر کرده، نشاندهنده جمع سرمایه یا سرمایه قانونی شرکت است. همچنین حاصل ضرب قیمت روز سهام در تعداد سهامی که شرکت ثبت کرده است، ارزش بازار سهام شرکت را نشان میدهد.
حجم مبنـا، حداقل تعداد سهام یک شرکت است که باید در طول روز، معامله شود تا قیمت آن سهم، بتوانـد براساس سقف دامنه نوسان، افزایش یا کاهش یابد.
درصورتی که تعداد سهام معامله شده یک شرکت در طول روز، کمتر از حجم مبنا باشد، به همان نسبت درصد نوسان قیمت آن سهم نیز کاهش خواهد یافت. در حال حاضر، حجم مبنای شرکت های پذیرفته شده در بورس، 0008/0 «هشت ده هزارم» است «این عدد کنترل شود»، بنابراین، اگر به عنوان مثال تعداد کل سهام یک شرکت پذیرفته شده در بورس 20 میلیون سهم باشد، تنها درصورتی قیمت سهام این شرکت در طول یک روز می تواند 4 درصد افزایش یا کاهش داشته باشد که حداقل 16 هزار سهم شرکت الف در طول روز، مورد داد و ستد قرار گیرد.
16000=0.0008*20000000
هدف از تعیین حجم مبنا، این است که سرمایه گذاران اطمینان داشته باشند نوسانات قیمت سهام، در نتیجه خرید و فروش تعداد مشخص و قابل توجهی سهام صورت گرفته است، چرا که در غیر اینصورت، معامله حتـی چند عدد سهم یک شرکت، می تواند قیمت سهام این شرکت در بورس را تحت تأثیر قرار داده و منجر به ایجاد قیمت های غیرواقعی و کاذب در بورس شود.
خود کلمه EPS مخفف عبارت Earning Per Share است که به معنی درآمد هر سهم است.وقتی که شما کل درآمد ( سود پس از کسر مالیات) یک شرکت در پایان سال(سال مالی) را بر تعداد سهام آن شرکت تقسیم بکنید در واقع eps آن شرکت را محاسبه کرده اید.برای مثال فرض کنید شرکتی توانسته است در پایان یک سال 100 میلیون ریال سود کسب کند و تعداد سهام آن شرکت نیز 1 میلیون سهم است.در نتیجه eps آن شرکت برابر است با : ریال100 = 1,000,000 / 100,000,000
کلمه DPS مخفف عبارت Dividend Per Share است.dps آن قسمتی از eps است که بین سهامداران تقسیم می شود.درصد سود تقسیمی یا dps در بین شرکتها متفاوت است.شرکتها سیاستهای متفاوتی درخصوص تقسیم سود دارند.برخی ترجیح میدهند بیشتر سود سهام را بین سهامداران تقسیم کنند.اما برخی دیگر درصد کمی از سود را تقسیم کرده و بخش عمده آن را به تأمین نقدینگی مورد نیاز برای انجام طرحهای توسعهای، اختصاص میدهند.حال اینکه چه مقدار از eps به عنوان dps بین سهامداران تقسیم شود،در مجمع شرکت تصمیم گیری می شود.
پس از تکمیل مراحل شما باید در سامانه سجام ثبت نام نموده و کد پیگیری دریافت نمایید.
سجام در دسته سامانههای زیرساختی بازار سرمایه است و به هیچ عنوان سامانهای تجاری نیست؛ لذا هدف آن کسب درآمد نیست و به لحاظ گستردگی ارائه خدمات نیز سامانهای ملی محسوب میشود. سامانه جامع ثبت اطلاعات مشتریان سجام، مسئولیت خودکار فرآیند جمع آوری و مدیریت اطلاعات مشتریان بازار سرمایه را بر عهده دارد. با راه اندازی این سامانه نه تنها شاهد تسهیل در گردآوری اطلاعات سهامداران هستیم، بلکه با تجمیع اطلاعات و سوابق معاملاتی، شفافیت بازار نیز با رشد قابل توجهی همراه شده است.
بعد از دریافت کد سجام وارد اینجا شوید و کد پیگیری خود را وارد نمایید.بدین ترتیب ثبت نام در بورس تکمیل گردید. سپس منتظر بمانید تا از مراتب امر از کارگزاری فارابی برای شما ایمیل و یا پیامک شود.