محصولات هوشمند، دارایی ها و تجهیزات همیشه آنلاین، دسترسی ما را به انبوه اطلاعات ممکن ساخته اند. این امر در کنار تکامل Big Data، یادگیری ماشینی، هوش مصنوعی (AI) و تکنولوژی هایی مانند blockchain ما را قادر ساخته است که تکنولوژی های اطلاعاتی و عملکردی را همگرا کرده تا ماشینهایی هوشمندتر ایجاد کنیم و علاوه بر کاهش هزینه های مالی انتقال پیوسته دیجیتالی را امکان پذیر سازیم.
نقطه آغاز اکثر آنالیزهای رقابتی طرح این سوال است: رقیب شما کیست؟ دلیل آن این است که اکثر شرکت ها رقیب خود را یک برند، محصول و یا سرویس دیگر تلقی میکنند. اما رهبران و سازمانهای هوشمند پا را فراتر میگذارند. سوال این نیست که رقیب شما چه کسی است بلکه سوال درست آن است که رقیب شما چه چیزی است و پاسخ این سوال چنین است: رقیب شما هر مانعی در برابر حل مشکلات انسانی و سطح بالا است که مشتری شما در مسیر تجربه خود با آن مواجه میشود. در حالیکه حل این مشکلات فلسفه وجودی شرکت شما میباشد.
قبول کنید که لحظات آسیب پذیر و در برخی مواقع شکست خورده بسیار زیادی در تجربه مشتریان وجود دارد. برای مثال محول کردن کارها از دپارتمانی به دپارتمان دیگر و تغییر مسیرهای ارتباطی، انجام امور مالی پیچیده و تهدید را اضافه کرده تا در مسیر خریدها انحراف ایجاد کند همچنین این امر در بعضی مواقع به وفاداری مشتریان نیز لطمه وارد میسازد.
در این صورت چگونه میتوان این شکافها را به هم پیوند زد و تجربهای یکپارچه، همانگونه که مشتریان انتظار دارند، در اختیارشان قرار داد؟
مطمئن ترین راه برای از دست دادن اعتماد مشتریان یک شرکت خدماتی، غیر قابل اتکا و غیر منصف انگاشته شدن از جانب آنها است. من این حقیقت را از طریق 40 سال پژوهش در زمینه بازاریابی خدمات، کیفیت خدمات و خدمات بهداشتی دریافته ام. شرکت ها زمانی که عملکرد ضعیفی دارند نسبت به از دست دادن اعتماد مشتریان آسیب پذیر خواهند شد به خصوص شرکت هایی که به مشتریان در یک موقعیت استرس زا سرویس میدهند.
مواردی که بیشتر شرکت های بازرگانی، خدماتی، تولیدی و سایر شرکتها در مورد ارزش طول عمر مشتری نادیده میگیرند.
برای مدیران و همچنین بازاریابان، توانایی محاسبه ارزش مشتری اغواکننده مینماید و دلیل پرطرفدار شدن ارزش طول عمر مشتری (CLV) در بسیاری از صنایع شده است. CLV دقت کمیتی و همچنین دیدگاه بلند مدت به روابط و جذب مشتری دارد.